شهادت در راه خدا آرزوی ماست
چند روزی از شهادت آیتالله سعیدی گذشته بود و این خبر هنوز منتشر نشده بود. آن روز به اتفاق چند تن از دوستان، آیتالله امامیکاشانی را با یک سواری کرایه برای سخنرانی در جلسه هفتگی خود به دماوند میبردیم. در میان راه پرسید؛ آیا اخیرا از آیتالله سعیدی خبری دارید؟ پاسخ ما منفی بود و ایشان که از روابط نزدیک ما با آیتالله سعیدی باخبر بود، گفت؛ فعلا به مسجد و یا خانه ایشان مراجعه نکنید! پرسیدیم، آیا آزاد شدهاند و تحت مراقبت ساواک هستند؟ آیتالله امامیکاشانی به جای پاسخ، با صدای بلند گریست و گفت؛ «سیدخدا را شهید کردهاند»، بغض همه ما ترکید و راننده که از افراد مومن و متدین بود، ماشین را کنار جاده متوقف کرد. بعد از دقایقی، آیتالله امامیکاشانی توضیح داد که ساواک آیتالله مطهری را احضار کرده و خبر شهادت آیتالله سعیدی را به ایشان داده است پرسیدیم آقای مطهری چه گفتهاند؟ آیتالله کاشانی فرمودند؛ آقای مطهری میگویند، ساواک نیازی به احضار من نداشت و تصور میکنم مرا احضار کرده بود تا به علمای روحانی پیرو حضرت آقا (امام خمینی(ره)) این پیام را بدهد که از این پس روحانیون مخالف رژیم را به قتل میرسانیم. آقای امامیکاشانی در حالی که اشک از چشمان خود پاک میکرد گفت؛ آیتالله مطهری میفرمودند؛ آنها نمیتوانند درک کنند که «شهادت در راه خدا آرزوی ماست» و خطاب به ساواک خوانده بود «محبوب من است آن که به نزدیک تو زشت است»!